Fatima-Dehnavi-Psychology of religion

Undergraduate student of psychology

Fatima-Dehnavi-Psychology of religion

Undergraduate student of psychology

۵ مطلب در آبان ۱۴۰۰ ثبت شده است

۲۹آبان


مقاله:جی ار کولینز
تی ای وودز
ترجمه:مجتبی حیدری
با آن که بسیارى تلاش کرده اند روان شناسى دین را تعریف کنند،اما شاید تعریف روبرت اچ تاولس 
 استاد دانشگاه کمبریج،بهتر از بقیه تعاریف ارائه شده باشد.او در کتاب مقدّمه اى بر روان شناسى دین مینویسد:«مطالعه روان شناختى مذهب در جست و جوی آن است که با به کار بردن اصول روان شناختى به دست آمده از مطالعه رفتار غیرمرتبط با مذهب،رفتار مذهبى را بشناسد.»در این رشته،روش هاى روان شناختى نه تنها به منظور مطالعه رفتار مذهبى،بلکه همچنین براى مطالعه نگرش ها،ارزش ها و تجارب افرادى که به وجود و تأثیر خدا یا دیگر نیروهاى معنوى معتقدند،مورد استفاده قرار میگیرد.هرچند روانشناسى دین در بعضى مواقع،پدیده هاى فراوان شناختی را مورد بررسى قرار میدهد.

رابطه بین مذهبى بودن افراد و بهداشت روانى در جمعیت هاى گوناگون گزارش شده است.نتایج این مطالعات حاکى از آن است که میزان شرکت در کلیسا با افسردگى رابطه اى منفى (معکوس) دارد،به گونه اى که میزان افسردگى در بین کسانى که به کلیسا میروند، تقریباً نصف میزان آن در افرادى است که به کلیسا نمیروند.کونیک،هایز،جرج و بلازر،وودز گزارش میکنند که استفاده زیاد از دین به عنوان یک سازوکار برای کنار امدن در افراد مبتلا به بیماری ایدز منجر به بروز نشانگان کمتری از افسردگی و اضطراب گردیده است.
در نتیجه در بررسی های انجام شده درباره ی دین و بهداشت روانی تاثیرات مثبت دیندار بودن بر بهداشت و سلامت روانی انسان ها مشاهده شده است.
دین میتواند از طریق افزایش توانایی افراد در حفظ بهزیستی کلی به ویژه در بین افراد مسن در حفاظت از سلامت جسمی بدن افراد سهیم باشد.

Fatima Dehnavi
۲۷آبان


کتاب:روانشناسی دین
نویسنده:دیوید وولف
ترجمه:دکتر محمد دهقانی
صفحه:75                                                                                                                        ناشر:رشد
زیست شناسی یکی از شاخه های علوم بشری است که از سابقه و تاریخی کهن برخوردار است.
انتشار کتاب معروف هاردی به نام زیست شناسی خدا دری تازه به روی تاملات زیست شناختی نوین درباره ی تکامل و دین گشود.
هاردی نظریه ی داروین را وارونه کرد.بر اساس دیدگاه سنتی تغییر رفتار تابع تغییری جسمانی است.
ولی هاردی بر ان بود که "گزینش نیرومند رفتاری تغییر جسمانی نسبتا سریعی را به دنبال دارد."
وی این الگو را گزینش رفتاری مناسبی برای تکامل انسان میداند.
شیوه ی عمل این گزینش معلوم نیست و این نقطه ی ضعف نظریه ی هاردی است-ولی این دیدگاه گامی به پیش بود برای رایج شدن روانشناسی تکاملی.
هاردی سپس تجربه ی دینی را هسته اصلی ایجاد انطباق و از این رو در گزینش طبیعی دخیل دانست.
وی برای تحکیم شالوده ی زیست شناسی خود از قول محقق دیگری نقل میکند "در انسان غریزه ای عمیق وجود دارد که در پس فرایند طبیعت به دنبال امری شخصی است." بعدها هاردی وفاداری سگ به صاحب خود را با وابستگی انسان به خدا قیاس کرد.
بنابراین دین مخلوق طبیعت است.
هاردی مجاهدت عالمانه ی خود را ادامه داد تا الاهیاتی بر پایه ی زیست شناسی پدید اورد.او به صراحت از چیزی سخن میگفت که امیدوار بود توجیهی علمی و زیست شناختی برای دین باشد نه اینکه فقط کلیتی زیست شناختی باشد که با ملاک های علم معاصر جور دراید.
ریبرن و ریچموند نیز زیست شناسی را با دین پیوند داده و از ان با اصطلاح خدا زیست شناسی یاد کرده اند.
چون نظرها بیشتر از انگیزه ای مذهبی نشات میگیرد و چندان ارتباطی با روانشناسی تجربی ندارد.
در کتاب سرشت طبیعی اندیشه های دینی به نویسندگی پاسکال بویر این مسئله امده است که اندیشه های دینی به بقای ادمی کمک میکنند.
بعلاوه طبق نظریه ی داروین انطباق اساسا هدفی دوگانه است این اساس انتخابی طبیعی است و میتوان نظر داد که دین سه نیاز اصلی را براورده میکند.(نیازهای شناختی-انگیزشی و اجتماعی.)
تکامل و وراثت + معنا-تسلط-جامعه گرایی + دین
نتیجه:کاملا روشن است که دین اگرچه به ظاهر بسی دور از زیست شناسی است در عمل از بسیاری جهات با ان ارتباط دارد و با مطالعه ی هر چه بیشتر ارتباط دین با زیست شناسی پدیدار میشود.

Fatima Dehnavi
۱۵آبان


کتاب:روانشناسی دین
نویسنده:دیوید وولف
ترجمه:دکتر محمد دهقانی
صفحه:42
ناشر:رشد
*جهانی سازی که به مفهوم واقعیت اجتماعی جهانی و جدید یا نظام جهانی به هم پیوسته است که با گسترش تکنولوژی نوین ارتباطات به طور روز افزون به صورت بستر و زمینه ی اصلی همه ی فرهنگ های خاص در می اید.معلوم نیست که جهانی سازی در دراز مدت بر سنت های دینی جهان چه تاثیری میگذارد.اما به عنوان نمونه پیتر حدس میزند که تا اینده ای قابل پیش بینی اگر نه اغلب مردم جهان بسیاری از انان همچنان به اشکال سنتی مذهب پایبند خواهند بود و در عین حال به نحوی از تعهدات مذهبی دیگران نیز اگاه خواهند بود و از ان تاثیر خواهند پذیرفت.
با چنین اگاهی عمیقی از ایمان و اعتقاد دیگران ادعای برتری ایمان خود بر ادمیان دیگران مشکل و مشکل تر میشود از یک سو این ادراک تازه وجود دارد که پایه های ایمان ادمی تا حد زیادی متکی بر زمان و مکانی است که در ان متولد شده است از سوی دیگر این اگاهی حاصل شده است که سنت های دینی گوناگون به یکسان قادرند در زندگی انسان انسجام و معنا ایجاد کنند.
لیکن افرادی که با بسیاری از اشکال کثرت گرایی پرورش یافته اند و این نکته را میدانند که دین امری وابسته به ترجیح یا انتخاب انسان است عمیقا به کثرت گرایی هم در بعد اجتماعی و هم به عنوان واقعیت دینی پایبندند.
در نظر بسیاری از نسل بعد از جنگ جهانی دوم در ایالات متحد و جاهای دیگر حاصل کثرت گرایی جدید دینی شکل مشخصی از معنویت است.
**روانشناسی دین نیز از اغاز بسیار کثرت گرایانه بوده است.به نظر میرسد کمتر نظریه یا روشی در روانشناسی وجود دارد که کسی ان را برای مطالعه ی دین به کار نبرده باشد.به موازات پیشرفت در میدان پهناور روانشناسی این کثرت گرایی به کرات ستیزه جو بوده و سبب نبرد بین یک دیدگاه با دیدگاه شده است.
روانشناسی دین در حقیقت از هر دو زمینه دین و روانشناسی بهره گرفته است اما پیشرفت هایی که در هر یک از دو زمینه پدید امده برای کسانیکه در ان زمینه دیگر کار میکرده اند ناشناخته یا دور از دسترس بوده است.علاوه بر کثرت گرایی ستیزه جویانه ی روانشناسی دین برداشت های مختلف و نگرشهای شخصی محققان این رشته درباره ی دین نیز مطرح است.
در نتیجه تفکر پست مدرن به تدریج دارد بر روانشناسی دین هم رسوخ میکند.

Fatima Dehnavi
۱۵آبان



مقاله:
APA Handbook of Psychology, Religion, and 
Spirituality
Kenneth I.Pargament
Washington, DC:American Psychological Association, 2013
ترجمه:مهدی عباسی

کتاب:روانشناسی-دین و معنویت
پدیداورنده:جیمز ام نلسون
ترجمه:1-دکتر مسعود اذربایجانی
2-امیر قربانی
دین ابشخور نیاز معنوی است و معنویت نیز از فراورده های ادیان اسمانی است.روانشناسی دین شاخه ای از روانشناسی است که صرفا به مطالعه ی علمی رفتارها-باورها و تجارب دینی و معنوی با رویکرد روان شناختی است.
مباحث روانشناسی دین و معنویت در دهه های اخیر رشد چشمگیری داشته است.ازدیاد روزافزون پژوهش ها-مجله های تخصصی و کتابهای مرجع و راهنما در این حیطه همین را نشان میدهد.
کتاب راهنمای انجمن روانشناسی امریکا را میتوان نشانه و بزرگ داشت این تحول مهم دانست.
این دو کتاب دوجلدی جامع ترین مجموعه از گزارش های مربوط به موضوع روانشناسی دین و معنویت در سالهای اخیر است.
در حالیکه مطالعه علمی دین و معنویت بر اساس استانداردهای علمی پذیرفته شده عمومی انجام شده امیخته شدن دین و معنویت با روانشناسی کاربردی خود موجب نگرانی شده است.
نگرانی درباره ی این موضوع که نکند روانشناسی دین و معنویت محملی برای ترویج خرافات و سحر در نظر گرفته شود.با وجود تمایل بیشتر جمعیت عمومی ایالت متحده امریکا به دین و معنویت نسبت به اروپای غربی در میان روانشناسان انها این گرایش بیشتر است.
روانشناسی دین و معنویت باید در زمینه های علمی چند تخصصی و همه جانبه بررسی شود و به طور مناسب جنبه های نظریه ای و کاربردی ان یکپارچه گردد.
محور اصلی روانشناسی دین و معنویت:
نظریه ی یکپارچه نگر است که شامل پنج موضوع اصلی میشود:
1-روانشناسی دین و معنویت پدیده ای با ابعاد و سطوح چندگانه اند که از سطوح فردی تا جامع ترین جنبه های فرهنگی را در برگرفته است.
2-دین و معنویت پدیده ای چندین منظوره اند و برای اهداف مختلف خوب و بد به انها توجه شده است.
3-نیازی فوری به یکپارچه سازی نظریه-تحقیق و کاربرد وجود دارد که بخش کاربرد ان در بردارنده ی شرایط-مسائل و زمانهای مختلف برای مداخلات است.
4-به منظور دست یابی به فواید دوسویه روانشناسی دین و معنویت باید به مسیر اصلی روانشناسی وارد شود.
5-ضروری است مرزبندی های این حوزه به واسطه ی دست یابی به توافقی درباره ی تعریف روانشناسی دین و تعریف مفهوم مهم و در حال تحول معنویت مشخص شود.

Fatima Dehnavi
۱۰آبان

منبع:کانال تلگرامی استاد ملکیان                                                                                      ادرس:@mostafamalekian                                                                                            
انسانی که در مقام نظر،حقیقت طلب است و در مقام عمل عدالت طلب،اجازه داده در یک منطقه ای با مخالفان خود پیش میز مذاکره بنشیند.اگر تبعیت از حقیقت را در مقام نظر و تبعیت از عدالت را در مقام عمل بدانیم،میتوان با مخالفان مذاکره کرد.آیا می شود ما این حقیقت طلبی یا عدالت طلبی را نداشته باشیم؟انسان ها فی بادی النظر عدالت طلب و حق طلب اند.ولی فقط فی بادی النظر، یعنی وقتی تزاحمات دیگری پیش نیاید. اگر هیچ چیزی با حقیقت تزاحم نیابد،میل اولیه به طرف حقیقت است. و اگر چیزی با عدالت تزاحم نکند، میل اولیه به طرف عدالت است. اما اگر تزاحم نکند. فی بادی النظر این تزاحمات وجود ندارند،ولی فی بادی العمل، این تزاحمات همه وقت پیش می آید: یعنی وقتی وارد زندگی عملی میشویم،هم در مقام نظر و هم در مقام عمل گاهی حقیقت طلبی و عدالت طلبی را کنار می گذاریم.چه چیزی پیش می آید که انسان حقیقت طلبی و عدالت طلبی خود را کنار بگذارد؟این بحث مربوط به روان شناسی اجتماعی است.( خواستگاه های روانی که در مقام نظر از حقیقت طلبی و در مقام عمل هم از عدالت طلبی دست برمی داریم.)

 یکی ازاین خواستگاه ها علقه های عاطفی است.هر جا علت اعراض من از حقیقت و عدالت، علقه های عاطفی باشد،در آن جا من دست خوش تعصب هستم. تعصب یعنی منکوب کردن و لگدمالی کردن حقیقت و عدالت،به سبب علقه های عاطفی است.حالا این علقه ها میتواند نسبت به پدر، مادر،برادر،خواهر،دوستان یا کسانی که با من منافع گروهی  مشترک دارند نسبت به اساتیدم،یا شاگردانم،یا نسبت به مراد یا مرادهایی که دارم،یا نسبت به مرید یا مریدهایی که دارم...باشد. من نسبت به همه ی این ها میتوانم دست خوش حمیت و عصبیت بشوم و تعصب بورزم.یعنی یک جایی می فهمم که حق با X است،ولی چون y که مخالف X است،دوست من است،y را حمایت میکنم.حالا چه حق در مقام نظر باشد،که از آن به حقیقت تعبیر میکنیم و چه حق در مقام عمل باشد که از آن به عدالت تعبیر میکنیم.
 

Fatima Dehnavi