Fatima-Dehnavi-Psychology of religion

Undergraduate student of psychology

Fatima-Dehnavi-Psychology of religion

Undergraduate student of psychology

۱۲ مطلب توسط «Fatima Dehnavi» ثبت شده است

۱۰آبان

منبع:کانال تلگرامی استاد ملکیان                                                                                      ادرس:@mostafamalekian                                                                                            
انسانی که در مقام نظر،حقیقت طلب است و در مقام عمل عدالت طلب،اجازه داده در یک منطقه ای با مخالفان خود پیش میز مذاکره بنشیند.اگر تبعیت از حقیقت را در مقام نظر و تبعیت از عدالت را در مقام عمل بدانیم،میتوان با مخالفان مذاکره کرد.آیا می شود ما این حقیقت طلبی یا عدالت طلبی را نداشته باشیم؟انسان ها فی بادی النظر عدالت طلب و حق طلب اند.ولی فقط فی بادی النظر، یعنی وقتی تزاحمات دیگری پیش نیاید. اگر هیچ چیزی با حقیقت تزاحم نیابد،میل اولیه به طرف حقیقت است. و اگر چیزی با عدالت تزاحم نکند، میل اولیه به طرف عدالت است. اما اگر تزاحم نکند. فی بادی النظر این تزاحمات وجود ندارند،ولی فی بادی العمل، این تزاحمات همه وقت پیش می آید: یعنی وقتی وارد زندگی عملی میشویم،هم در مقام نظر و هم در مقام عمل گاهی حقیقت طلبی و عدالت طلبی را کنار می گذاریم.چه چیزی پیش می آید که انسان حقیقت طلبی و عدالت طلبی خود را کنار بگذارد؟این بحث مربوط به روان شناسی اجتماعی است.( خواستگاه های روانی که در مقام نظر از حقیقت طلبی و در مقام عمل هم از عدالت طلبی دست برمی داریم.)

 یکی ازاین خواستگاه ها علقه های عاطفی است.هر جا علت اعراض من از حقیقت و عدالت، علقه های عاطفی باشد،در آن جا من دست خوش تعصب هستم. تعصب یعنی منکوب کردن و لگدمالی کردن حقیقت و عدالت،به سبب علقه های عاطفی است.حالا این علقه ها میتواند نسبت به پدر، مادر،برادر،خواهر،دوستان یا کسانی که با من منافع گروهی  مشترک دارند نسبت به اساتیدم،یا شاگردانم،یا نسبت به مراد یا مرادهایی که دارم،یا نسبت به مرید یا مریدهایی که دارم...باشد. من نسبت به همه ی این ها میتوانم دست خوش حمیت و عصبیت بشوم و تعصب بورزم.یعنی یک جایی می فهمم که حق با X است،ولی چون y که مخالف X است،دوست من است،y را حمایت میکنم.حالا چه حق در مقام نظر باشد،که از آن به حقیقت تعبیر میکنیم و چه حق در مقام عمل باشد که از آن به عدالت تعبیر میکنیم.
 

Fatima Dehnavi
۲۸مهر

مقاله:

Raymond F. Paloutzian and Crystal L. Park (eds.)

(2013). Handbook of The psychology of Religion and

Spirituality, second edition, New York- London: The

Guilford Press, 698 pages.

ریموند اف پالوتزین-کریستل ال پارک

ترجمه:محسن زندی

روانشناسی دین در حال حاضر یکی از زیر شاخه های مستقل روانشناسی است که در ابتدا در بستر روانشناسی اجتماعی تولد و رشد یافت و اینک با اقبال دین پژوهان مواجه شده است.

در تاریخ این رشته هر سه پارادایم اثباتی نگری-تفسیری نگری و انتقادی نگری و روشهای متاثر از انها حضور قدرتمندی داشته است.

در سه سنت حاکم بر تاریخ روانشناسی دین (سنت های انگلیسی-امریکایی-المانی و فرانسوی) نوشته های فراوانی بر اساس تحقیقات انجام شده در چارچوب پارادایم های یاد شده منتشر شده است.

نوشته های بسیاری نیز وجود دارند که به مرور تحقیقات گوناگون انجام شده میپردازند.

روانشناسی در ساده ترین تعریفش عبارت است از: "بررسی علمی رفتار و فرایندهای روانی-ذهنی انسان."

گرچه هدف شناخت علمی انسان است اما از تحقیق درباره ی ارگانیسم های دیگر به ویژه ارگانیسم های نزدیک به انسان نیز استفاده فراوانی میشود.

روانشناسی دین نیز که از زیر رشته های جوان در جریان اصلی روانشناسی است عبارت است از "مطالعه ی علمی دین از چشم انداز روانشناسی"

این مطالعه شامل بررسی خاستگاه روانی پیدایش دین تا بررسی روان شناختی تمام حالات ذهنی و رفتاری انسان که به هر نحوی رنگ و شکل دینی یا معنوی دارد و نیز خاستگاه و پیامدهای ان حالات و رفتارها میشود.

Fatima Dehnavi